
کالبدشکافی گوشی Samsung Z Flip 7
سامسونگ گلکسی زد فلیپ ۷ از تست مقاومت جون سالم به در برد، ولی خیلی بعید میدونم از تست کالبدشکافی جون سالم به در ببره. وقتشه که بریم ببینیم سامسونگ چه تقویتکنندههایی مثل آدامانتیوم! داخلش گذاشته. اگه براتون سوال شده که معماری داخلی این گوشی باریک و تاشو سامسونگ چجوریه و از چه بخش ها و موادی استفاده شده تا گوشی بتونه در برابر خطراتی که یه گوشی تاشو رو تهدید میکنه مثل خشم شد و فشار بیش از حد مقاومشه کنه.
- فهرست مطالب
- کالبدشکافی گوشی Samsung Z Flip 7
کالبدشکافی گوشی Samsung Z Flip 7
اول از همه میریم سراغ نمایشگر اصلی بزرگش. برای این کار به یه تیغ کاتر جدید نیاز داریم. دلیل اینکه زد فلیپ ۷ دور نمایشگر ۶.۹ اینچی خودش یه لایه ضربهگیر داره، اینه که صفحهنمایشش مثل پیاز یا غولهای شرک لایهلایه است. اگه این لایهها یه دیواره نداشته باشن که از ورود گرد و خاک از کنار جلوگیری کنه، صفحهنمایش نابود میشه. و خب من برای برداشتن نمایشگر تاشو مجبورم از کنار وارد بشم، برای همین باید این ضربهگیر رو بردارم. این ضربهگیر یه کار دیگه هم میکنه، اجازه نمیده دو نیمه گوشی وقتی بسته است با هم برخورد کنن، پس یه جورایی داره دو تا کار رو همزمان انجام میده. خیلی محکم سر جاشه و مطمئنم که خودش به این راحتیها درنمیاد.
بعد از اینکه ضربهگیرهای پلاستیکی رو کامل برداشتم، تیغ رو عوض میکنم و از کنار به زور وارد میشم. تمام تلاشم رو میکنم که این صفحهنمایش تاشو رو یه تیکه دربیارم، که خب کار تقریبا غیرممکنیه. خوشبختانه سامسونگ یه صفحه فلزی پشت پیکسلها گذاشته. پس اگه بتونم فشار رو روی فلز نگه دارم و به لبه پلاستیکی نرم دست نزنم، شاید موفق بشم.
یه کم هم گرما اضافه میکنم تا چسبی که ورق فلزی رو به بدنه آلومینیومی فلیپ ۷ چسبونده، نرم شه.
و یه ابزار نازکتر و بلندتر برمیدارم، چون هر چین یا تای ناگهانی باعث میشه پیکسلها و اون شیشه فوقنازک که یکی از لایههای داخلیه، بشکنه. یهو یه لحظه یه سکته کوچیک زدم. فکر کردم صفحهنمایش سوخت. حتما یه چیزی داره اتصالی میکنه، ولی تا الان که همه چی داره کار میکنه.
ترفند جدا کردن این صفحهنمایشهای تاشوی شکننده، از نظر کسی که فقط یه بار موفق شده، اینه که یادتون باشه فقط در یک جهت میتونید تا کنید. به محض اینکه بخواید همزمان چند جهت تا بدید، کار پیکسلها تمومه. میتونید هاتداگ یا همبرگرش کنید، ولی نه هر دو رو همزمان.
و خب، صفحه نمایش مرد! اینقدر حواسم بود که هاتداگش نکنم، کابلهای نواری پایین رو فراموش کردم. و این دقیقا مشکل اولین نفریه که یه دستگاه جدید رو باز میکنه. ولی اگه با مردن گوشی من، بقیه نجات پیدا کنن، این فداکاری رو با کمال میل انجام میدم.
خب، میدونیم که لایه بالایی پلاستیکه و لایه زیر اون هم پلاستیکه. اما زیر اون یه لایه شیشه فوقنازک هست. تا جایی که من میدونم، سامسونگ تنها شرکتیه که تونسته این شیشه فوقالعاده منعطف رو بیعیب و نقص بسازه. آره، شیشه است، چون همونطور که میبینید، وقتی همبرگر رو هاتداگش میکنم، میشکنه و خورد میشه. واقعا چیز تأثیرگذاریه. پس یه آفرین بزرگ به سامسونگ. امیدوارم یه روزی بتونن ضخیمترش کنن.
حالا که نمایشگر تاشو رو برداشتیم، خدا رحمتش کنه، میتونیم ببینیم سامسونگ یه چیزی شبیه یه پوشش بین پشت صفحهنمایش و لولا اضافه کرده. وقتی اونو برمیداریم، میبینیم که کلی گرد و خاک رفته داخل. پس توصیه میکنم جیباتون رو تا جایی که میتونید تمیز نگه دارید.
حالا نوبت شیشه بیرونیه. این یکی هم به اندازه نمایشگر تاشو سخته. حتی با چاقوی کوچیکتر من، سامسونگ شیشه رو طوری داخل آلومینیوم زرهی قرار داده که حتی یه تیغ هم نمیتونه بین این دو تا ماده بره.
برای اینکه صفحهنمایش رو یه تیکه نگه دارم، تمام ترفندهام رو امتحان میکنم. اول، یه کم ایزوپروپیل الکل تو درز ناموجودش میریزم. فکر نکنم خیلی کمک کنه. پس دوم، تمام ۴.۱ اینچ نمایشگر بیرونی رو اینقدر گرم میکنم تا اثر انگشتهام آب بشن. امروز یه نمایشگر رو از دست دادیم، و فکر نمیکنم طاقت از دست دادن دومی رو داشته باشم.
بالاخره، اون ابزار فوقنازک رو بین شیشه و فلز جا میندازم، و امیدوارم یه کم دیگه الکل بریزم تو شکافها تا چسبی که مرز نازک شیشه رو به بدنه گوشی چسبونده، حل بشه. الکل چسب رو حل میکنه چون علمه، و این تنها چیزیه که من میدونم.
ظاهرا اگه خیلی آروم پیش برید و به آرامی دور تا دور لبه شیشه رو چندین بار کار کنید، واقعا یه تیکه جدا میشه. به خودم تبریک میگم. کابل نواری داخلی یه کم داخل لبه چپ صفحهنمایش قرار گرفته و به اندازه کافی بلنده که کل صفحهنمایش از بدنه فلیپ ۷ جدا بشه. ولی متاسفانه، هنوز هم راهی برای خاموش کردن گوشی از این صفحهنمایش کوچیک بیرونی پیدا نمیکنم. پس باید کالبدشکافی رو در حالی که بیمار بیداره ادامه بدیم. من که شکایتی ندارم.
هشت تا پیچ فیلیپس از براکت محافظ بالایی رو باز میکنم. و از اونجایی که بیداره، میتونیم یه نگاه از داخل هم به اینکه چقدر لرزشگیر اپتیکال لنز دوربین اصلی حرکت میکنه بندازیم. وقتی گوشی رو تکون میدم، میتونید ببینید که چقدر تصویر ثابت میمونه، در حالی که آهنرباهای الکتریکی کوچیک داخل بدنه دوربین، لنز رو به صورت فیزیکی ثابت نگه میدارن. با رفتن پیچها، فلز پشتی جدا میشه.
هنوز به بلندگوی بالایی و گوشی وصله. و اگه خیلی با دقت نگاه کنیم، میتونیم بفهمیم کدوم سیم به باتری وصله، که بالاخره فلیپ ۷ رو میخوابونه. بعد نمایشگر بیرونی مثل یه لگو کوچیک جدا میشه.
از قدیم هم شیشه پایینی خیلی سخت جدا میشده چون به همون اندازه تو بدنه آلومینیومی فرو رفته، ولی با کلی گرما و ابزار جدید فوقنازکم، خیلی هم بد نیست. نمیدونم ایزوپروپیل با این شکاف تنگ کاری انجام میده یا نه، ولی خب ضرری هم نداره.
دو تا پیچ که کابل نواری رابط رو نگه میدارن، باز میکنم و بعد میتونم کویل شارژ بیسیم ۱۵ واتی رو دربیارم. این قابلیت شارژ بیسیم معکوس ۴.۵ واتی هم داره، پس نمیتونم خیلی شاکی باشم. وانپلاس البته شارژ بیسیم ۵۰ واتی ارائه میده که سه برابر سریعتره، ولی خب کی داره حساب میکنه؟
پلاستیکهای پایینی روی برد پورت شارژ رو برمیدارم، که بلندگو هنوز بهش وصله. و در نگاه اول، به نظر نمیرسه توپی داخلش باشه. ولی وقتی بازش میکنم، همه جا پخش میشن. بله، قطعا توپها اینجان. به هر حال، برد پورت شارژ پایینی پورت USB-C ۲۵ واتی رو داره و با موتور ویبره سکهای شکل احاطه شده. کابلهای نواری رابط پایینی رو بالا میکشم و دستگیرههای باتری رو میگیرم. و خوشبختانه، سامسونگ گوش کرده و باتریهای قابل تعویض رو نگه داشته.
برای سالها، سامسونگ بدترین مجرم بود و باتریهاشون رو برای همیشه چسب میزد. اما الان دیگه خیلی بد نیست. خوشحالم که یاد گرفتن و تغییر کردن. این باتری 2985 میلیآمپر ساعتی میگه که باتری ثانویه است، که جالبه. شاید باتری دیگه تو نیمه بالایی اولیه است.
بریم بالاتر، سینی سیمکارت نزدیک مادربرده، که با برداشتن صفحهنمایش، میتونید ببینید که اون سوراخ کوچیک چطور یه اهرم رو فشار میده، که سینی سیمکارت رو از پایین بالا میبره. دیدن این برای اولین بار یه جورایی باحاله. چند تا کابل نواری دیگه رو هم جدا میکنم، مثل لگوهای کوچیک. اینا به دکمههای پاور و نیمه پایینی گوشی وصل میشن.
باتری بالایی قطعا کوچیکتر از اون دوتاست، ولی به همون راحتی جدا میشه. ولی جالبه که هر دو باتری میگن ثانویه. و اگه هر دو میگن ثانویه، پس فکر کنم سامسونگ داره از کلمه ثانویه در معنای قابل شارژ استفاده میکنه، چون باتریهای اولیه فقط یک بار قابل استفادهان، مثل باتریهای قلمی یا باتری داخل ساعت. با باتری کوچیکتر ۱۲۲۵ میلیآمپر ساعتی، مجموعا ۴۳۰۰ میگیریم.
یه محفظه بخار مسی بزرگ رو میبینیم که زیر باتری و مادربرد قرار گرفته. و حالا که باتری رفته، میتونیم مادربرد رو بالا بکشیم و از بدنه فلیپ ۷ جداش کنیم.
میبینید که یه واحد دوطبقه است، با مادربرد سبز در بالا و مادربرد آبی در پایین. دوربین اصلی ۵۰ مگاپیکسلی لرزشگیر داره، در حالی که دوربین ۱۲ مگاپیکسلی اولترا واید نداره. هیچ فوم یا خمیر حرارتی هم بین مادربرد و محفظه بخار مسی نیست. نمیدونم چرا، چون هزینهای نداره و فقط عملکرد حرارتی رو بهتر میکنه. ولی شاید تو فولد ۷ وقتی اونو باز میکنیم، پیدا کنیم.
بالاخره، نوبت لولاست. سامسونگ امسال این رو دوباره طراحی کرده و اسمش رو گذاشته لولای Armor Flex. سامسونگ میگه از طراحی قبلی در برابر سقوط مقاومتره، شعاع تاشو تنگتری داره و معماری دو ریلی. چهار تا پیچ رو در امتداد ستون فقرات و هشت تا پیچ رو در امتداد نیمه بالایی گوشی باز میکنم، و میتونم نیمه بالایی رو از لولا جدا کنم.
مونتاژ این تو کارخونه حتما یه کار هنریه. خیلی قطعات متحرک و فرآیندهای پیچیدهتری از یه گوشی هوشمند عادی داره. هشت تا پیچ دیگه رو که نیمه پایینی گوشی رو به لولا وصل میکنن، باز میکنم. کابل نواری یه جورایی شبیه یه آدم کوچیکه که سرش رو تو مکانیسم تاشو قایم کرده. به هر حال، از اونجایی که پیچهای ستون فقرات رو زودتر باز کردیم، لوگوی سامسونگ میتونه بیفته و طراحی جدید رو نشون بده. هنوز فنر و چرخدنده داریم، مثل همیشه. فقط این بار، از هر چیزی چهار مجموعه داریم: چهار تا چرخدنده و چهار تا فنر در سمت چپ و چهار تا چرخدنده و چهار تا فنر در سمت راست. ولی بازم پر از گرده، البته من هم برای جلوگیری از ورود گرد و خاک تلاش زیادی نکردم.
آخرین مقالات
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.