
بررسی تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت
توی دنیای تکنولوژی، بعضی وقتها یه محصولاتی میان که فقط یه آپدیت ساده نیستن، بلکه یه اعلامیهان برای شروع یه دوران جدیدن. سرفیس پرو ۱۱ مایکروسافت دقیقا یکی از همین محصولاته. این فقط یه تبلت جدید نیست؛ این اولین سرباز از ارتش جدید مایکروسافت به اسم کامپیوترهای Copilot+ PC هست که با یه تغییر بنیادین از پردازندههای اینتل به سمت پردازندههای ARM محور کوالکام اسنپدراگون کوچ کرده. مایکروسافت با این حرکت داره یه قول بزرگ به ما میده: عمر باتری در حد مکبوک و عملکردی سریع و بیصدا، همگی روی پلتفرم محبوب ویندوز.
اما سوال اصلی اینجاست: آیا این مهاجرت بزرگ به ARM، همون معجزهایه که سالها منتظرش بودیم و بالاخره سرفیس پرو رو به اون دستگاه همهکارهی بینقص تبدیل میکنه، یا با چالشهای سازگاری نرمافزار و قیمتهای فضایی، ما رو ناامید میکنه؟ توی این بررسی جامع، میخوایم مثل یه کارآگاه، تمام زوایای سرفیس پرو ۱۱ رو زیر ذرهبین ببریم. از حس لمس کردن بدنهی آلومینیومیش گرفته تا عملکرد پردازندهی جدیدش زیر فشار سنگینترین کارها. میخوایم ببینیم این دستگاه واقعا یه انقلاب به پا کرده یا فقط یه آپدیت گرونقیمته که با کلی هیاهوی تبلیغاتی همراه شده. پس با بررسی تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت موبونیوز همراه باشین تا بریم سراغ بررسی کامل این گجت هیجانانگیز.
قیمت تبلت 13 اینچ مایکروسافت مدل Surface Pro 11-Snapdragon X Elite OLED
قیمت تبلت 13 اینچ مایکروسافت مدل Surface Pro 11-Snapdragon X Plus LCD
- فهرست مطالب
- بررسی طراحی تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت
- بررسی نمایشگر تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت
- بررسی عملکرد باتری تبلت سرفیس پرو 11 مایکروسافت
- بررسی سختافزار تبلت Surface Pro 11
- بررسی سیستم عامل تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت
- عملکرد لوازم جانبی Surface Pro 11؛ کیبورد Flex و قلم Slim، عالی اما گران!
- آیا تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت ارزش خرید داره؟
بررسی طراحی تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت
وقتی برای اولین بار سرفیس پرو ۱۱ رو دستتون میگیرین، حس آشنایی بهتون دست میده. مایکروسافت به فرمول برندهی خودش دست نزده و با یه طراحی تکاملی، نه انقلابی، طرفیم. همون ظاهر نمادین سرفیس با بدنهی باکیفیت از جنس آلومینیوم آنودایز شده و اون پایه یا کیکاستند معروفش، اینجا هم حضور دارن. کیفیت ساخت مثل همیشه عالیه، دستگاه حس استحکام و پریمیوم بودن رو به خوبی منتقل میکنه و در چهار رنگ پلاتینیوم، یاقوت کبود (Sapphire)، شنی (Dune) و مشکی عرضه میشه.
اگه بخوایم وارد جزئیات ابعاد بشیم، با یه دستگاه به اندازهی 287 در 209 در 9.3 میلیمتر و وزن ۸۹۵ گرم طرفیم. این مشخصات باعث میشه سرفیس پرو ۱۱ به راحتی قابل حمل باشه، اما وقتی اون رو کنار رقیب اصلیش، یعنی آیپد پرو ۱۳ اینچی با تراشهی M4، قرار میدیم، تفاوتها مشخص میشه. آیپد پرو با وزن ۵۸۲ گرم و ضخامت فقط ۵.۱ میلیمتر، به شکل محسوسی سبکتر و نازکتره. این تفاوت در نگاه اول شاید یه امتیاز منفی برای سرفیس به نظر بیاد، اما پشت این ضخامت بیشتر، یک دلیل مهندسی هوشمندانه پنهان شده. مایکروسافت برای اینکه بتونه حداکثر توان رو از پردازندههای جدید اسنپدراگون X بگیره، شاسی دستگاه رو کمی ضخیمتر طراحی کرده تا بتونه یک فن کوچک رو داخلش جا بده. این سیستم خنککنندهی فعال به سرفیس پرو ۱۱ اجازه میده تا زیر بارهای کاری سنگین، عملکرد پایدارتری داشته باشه و کمتر دچار افت عملکرد ناشی از گرما (Thermal Throttling) بشه. این یک تفاوت فلسفی با اپله؛ مایکروسافت پایداری قدرت رو به نازکی مطلق ترجیح داده و این خبر خوبی برای کاربرای حرفهایه که به عملکرد مداوم نیاز دارن.
در بخش پورتها، مایکروسافت همچنان رویهی مینیمالیستی رو در پیش گرفته. دو پورت USB-C در سمت چپ دستگاه قرار دارن که خوشبختانه از USB4 و Thunderbolt 4 پشتیبانی میکنن و میتونین از اونها برای انتقال دیتا، اتصال به نمایشگر خارجی (با پشتیبانی از DisplayPort 1.4a) و شارژ استفاده کنین. در سمت دیگه، پورت اختصاصی Surface Connect همچنان حضور داره که برای شارژ استفاده میشه و این مزیت رو داره که یکی از پورتهای USB-C شما رو آزاد نگه میداره. اما بزرگترین حذفی که احتمالا صدای خیلیها رو درمیاره، نبود جک ۳.۵ میلیمتری هدفونه. همچنین خبری از اسلات کارت حافظهی microSD هم نیست که ممکنه برای عکاسها و فیلمبردارها ناامیدکننده باشه.
پایهی داخلی یا همون کیکاستند، مثل همیشه یکی از نقاط قوت اصلی سرفیسه. این پایه بسیار محکم و کاربردیه و به شما اجازه میده تبلت رو در هر زاویهای که دوست دارین، بدون نیاز به کیس یا کیبورد، روی میز قرار بدین؛ مزیتی که آیپد پرو از اون بیبهرهاس.
اما یکی از مهمترین و شاید کمتر دیدهشدهترین ویژگیهای طراحی سرفیس پرو ۱۱، قابلیت دسترسی آسان به حافظهی SSD اونه. زیر کیکاستند، یک پنل مغناطیسی کوچک قرار داره که با برداشتنش، به راحتی به حافظهی SSD دستگاه دسترسی پیدا میکنین. این یعنی شما میتونین در آینده حافظهی دستگاه رو خودتون ارتقا بدین. این حرکت مایکروسافت در دنیایی که شرکتهایی مثل اپل حافظه رو روی برد اصلی لحیم میکنن و راه هرگونه ارتقا رو میبندن، یک بیانیهی قدرتمند به نفع کاربر محسوب میشه. این ویژگی نه تنها به کاربر قدرت انتخاب و کنترل بیشتری میده، بلکه با امکانپذیر کردن ارتقا به جای تعویض کامل دستگاه، به افزایش طول عمر مفید اون کمک میکنه.
بررسی نمایشگر تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت
یکی از هیجانانگیزترین خبرها در مورد سرفیس پرو ۱۱، اضافه شدن گزینهی نمایشگر OLED برای اولین باره. این یک آپگرید بزرگه که بالاخره سرفیس پرو رو در این زمینه همردهی بهترینهای بازار میکنه. اما نکتهی مهم اینه که شما با دو انتخاب کاملا متفاوت روبرو هستین که تصمیمگیری رو کمی پیچیده میکنه.
هر دو مدل LCD و OLED، روی یک پایهی عالی ساخته شدن: یک نمایشگر ۱۳ اینچی لمسی PixelSense Flow با رزولوشن فوقالعادهی 2880 در 1920 پیکسل، نسبت تصویر ۳:۲ که برای کارهای تولید محتوا و وبگردی ایدهآله، و نرخ نوسازی (Refresh Rate) داینامیک تا ۱۲۰ هرتز که باعث میشه همه چیز روان و نرم به نظر برسه.
اما تفاوتها از اینجا شروع میشه. مدل OLED، همونطور که انتظار میره، یک تجربهی بصری خیرهکننده رو ارائه میده. با نسبت کنتراست نجومی 1,000,000:1، رنگ مشکی واقعا مشکیه و عمق تصویر بینظیره. این پنل همچنین برای محتوای HDR روشنایی بیشتری داره (تا ۹۰۰ نیت) و رنگها رو زندهتر و جذابتر نشون میده. اگه اهل فیلم دیدن، کارهای گرافیکی و ویرایش عکس هستین، این نمایشگر شما رو شگفتزده میکنه.
البته این به معنی بد بودن مدل LCD نیست. پنل LCD استاندارد هم با حداکثر روشنایی ۶۰۰ نیت در حالت SDR، بسیار روشنه و همون رزولوشن و نرخ نوسازی مدل OLED رو داره. برای کاربرانی که بیشتر با اسناد، ایمیل و وبگردی سروکار دارن، این نمایشگر کاملا راضیکنندهاست.
اما یک بررسی صادقانه باید به نقاط ضعف هم اشاره کنه. برخی کاربران حرفهای به مشکلاتی در پنل OLED اشاره کردن. یکی از این مشکلات، وجود یک حالت دونهدونه یا گرینی نامحسوسه که بهش اثر Mura هم میگن و در پسزمینههای خاکستری یا تیره و در فاصلهی دید نزدیک، ممکنه قابل تشخیص باشه. مشکل دیگهای که بعضیها بهش اشاره کردن، تنظیمات گاما هست که باعث میشه تصاویر در مقایسه با برخی نمایشگرهای IPS، کمی رنگپریده به نظر برسن. این جزئیات شاید برای همه مهم نباشه، اما برای کاربران حساس و تولیدکنندگان محتوا که دقت رنگ براشون حیاتیه، میتونه نکتهی مهمی باشه.
مهمترین نکتهای که باید بدونین اینه که انتخاب نمایشگر، فقط انتخاب نوع پنل نیست. مایکروسافت این انتخاب رو به پردازنده و قیمت گره زده. شما نمیتونین فقط نمایشگر OLED رو انتخاب کنین؛ برای داشتن این نمایشگر، مجبورین سراغ مدل گرونتر با پردازندهی Snapdragon X Elite برین. این تصمیمگیری رو پیچیده میکنه، برای همین جدول زیر رو آماده کردیم تا بتونین تفاوتها رو بهتر ببینین:
ویژگی | مدل LCD | مدل OLED |
---|---|---|
نوع پنل | IPS LCD | OLED |
پردازنده | Snapdragon X Plus (10-core) | Snapdragon X Elite (12-core) |
نسبت کنتراست | 1200:1 | 1,000,000:1 |
حداکثر روشنایی HDR | N/A | 900 nits |
باتری | 48Wh | 53Wh |
قیمت پایه | $999 | $1,499 |
مناسب برای | کاربران عمومی و حرفهای با تمرکز بر عمر باتری و ارزش خرید | خورههای مدیا، تولیدکنندگان محتوا و کسانی که بهترین تصویر ممکن را میخواهند |
این جدول به وضوح نشون میده که آپگرید به OLED فقط یه آپگرید بصری نیست، بلکه شما رو وارد یک ردهی بالاتر از نظر عملکرد پردازشی و البته قیمت میکنه. مدل پایه با نمایشگر LCD و پردازندهی X Plus، یک گزینهی متعادل و باارزشه، در حالی که مدل OLED با پردازندهی X Elite، یک پکیج پریمیوم برای کسانیه که بهترینها رو میخوان و حاضرن براش هزینه کنن.
بررسی عملکرد باتری تبلت سرفیس پرو 11 مایکروسافت
اگه بخوایم دو یا سه دلیل اصلی برای خرید سرفیس پرو ۱۱ نام ببریم، عمر باتری قطعا یکی از اونهاست. این بخش جاییه که معماری ARM واقعا میدرخشه و یکی از بزرگترین نقاط ضعف تاریخی سرفیسهای پرو رو به نقطه قوت تبدیل کرده.
بیایم به اعداد و ارقام نگاه کنیم. مایکروسافت به طور رسمی ادعا میکنه که این دستگاه میتونه تا ۱۴ ساعت ویدیوی آفلاین پخش کنه و تا ۱۰ ساعت وبگردی فعال رو دووم بیاره. خبر خوب اینه که تستهای انجام شده، این ادعاها رو تأیید میکنن. این یعنی عمر باتری برای یک روز کامل کاری، قولی که مدلهای قبلی اینتلی سرفیس پرو هیچوقت نتونستن به طور کامل بهش عمل کنن. این جهش بزرگ، مستقیما به خاطر بهینگی مصرف انرژی پردازندههای اسنپدراگون X هست.
اما اینجا یه نکتهی خیلی مهم وجود داره که باید بدونین. این اعداد و ارقام فوقالعاده، بیشتر برای زمانیه که شما از نرمافزارهای بومی (Native) ARM استفاده میکنین. واقعیت اینه که عمر باتری شما به شدت به نوع کاری که انجام میدین و نرمافزارهایی که استفاده میکنین بستگی داره. وقتی شما یک نرمافزار قدیمی مبتنی بر x86 رو اجرا میکنین، لایهی شبیهساز ویندوز به اسم Prism باید وارد عمل بشه و کدهای اون برنامه رو برای پردازندهی ARM ترجمه کنه. این فرآیند ترجمه، انرژی بیشتری مصرف میکنه و در نتیجه، روی عمر باتری تأثیر منفی میذاره.
برای رسیدن به عمر باتری در حد آیپد، باید کمی محتاط بود؛ مثلا بیشتر از مرورگر Edge و نرمافزارهای تحت وب استفاده کرد و روشنایی صفحه رو پایین نگه داشت. اجرای حتی یک یا دو نرمافزار سنگین که به صورت شبیهسازی شده اجرا میشن، میتونه مصرف باتری رو به شکل محسوسی افزایش بده. پس اون ادعای تا ۱۴ ساعت یک جورایی با یه ستاره (*) همراهه. عمر باتری واقعی شما، ترکیبی از بهترین و بدترین حالتها خواهد بود و مستقیما به این بستگی داره که چند درصد از نرمافزارهای روزمرهی شما بومی ARM هستن. این یک نکتهی کلیدی و عملیه که قبل از خرید باید حتما در نظر داشته باشین.
بررسی سختافزار تبلت Surface Pro 11
این بخش، جاییه که بزرگترین و مهمترین تغییر تاریخ سرفیس پرو اتفاق افتاده. مایکروسافت بعد از سالها وابستگی به اینتل، بالاخره دل رو به دریا زده و به سراغ معماری ARM رفته. قلب تپندهی سرفیس پرو ۱۱، پردازندههای جدید کوالکام از سری Snapdragon X هستن که در دو مدل اصلی عرضه میشن: Snapdragon X Plus با ۱۰ هسته و Snapdragon X Elite با ۱۲ هسته. این بزرگترین قمار مایکروسافت برای رقابت مستقیم با تراشههای سری M اپله و هدفش اینه که همون سطح از عملکرد و بهینگی رو به دنیای ویندوز بیاره.
خب، این پردازندههای جدید در عمل چطورن؟ راستش رو بخواین، عملکردشون یک جهش کوانتومی نسبت به تمام سرفیسهای ARM قبلیه. بنچمارکها نشون میدن که پردازندهی Snapdragon X Elite نه تنها از پس جدیدترین پردازندههای اینتل برمیاد، بلکه در بسیاری از تستهای چند هستهای، میتونه با تراشهی M3 اپل رقابت کنه یا حتی اون رو شکست بده. در استفادههای روزمره، دستگاه فوقالعاده سریع و پاسخگوئه و به ندرت پیش میاد که کم بیاره. تفاوت عملکرد بین مدل X Plus و X Elite در بنچمارکها حدود ۱۰ تا ۱۵ درصده، اما در دنیای واقعی و برای کارهای عادی، این تفاوت اونقدرها محسوس نیست و مدل X Plus هم قدرت کاملا کافی برای اکثر کاربران رو فراهم میکنه.
اما داستان اصلی این پردازندهها فقط سرعت خام نیست، بلکه عملکرد به ازای هر وات هست. معماری ARM ذاتا مصرف انرژی بهینهتری نسبت به x86 داره. این یعنی سرفیس پرو ۱۱ میتونه عملکرد بالایی رو ارائه بده، بدون اینکه باتری رو در عرض یک ساعت خالی کنه؛ مشکلی که همیشه گریبانگیر مدلهای قدرتمند اینتلی سرفیس بود. این بهینگی باعث میشه دستگاه خنکتر و بیصداتر هم کار کنه و فنها فقط در سنگینترین پردازشها روشن بشن. این ترکیب قدرت بالا و مصرف پایین همون برگ برندهایه که سرفیس پرو ۱۱ رو به یک رقیب واقعی برای مکبوک ایر تبدیل میکنه.
در بخش حافظه، خوشبختانه مایکروسافت خساست رو کنار گذاشته و تمام مدلها با حداقل ۱۶ گیگابایت رم LPDDR5x شروع میشن که برای مالتیتسکینگ روان عالیه. گزینههای حافظهی ذخیرهسازی هم از ۲۵۶ گیگابایت شروع میشن و تا ۱ ترابایت (و در برخی مدلهای تجاری تا ۲ ترابایت) بالا میرن. و همونطور که در بخش طراحی گفتیم، این حافظه از نوع SSD پرسرعت Gen 4 و قابل تعویضه که یک مزیت بزرگه.
پردازندهی گرافیکی مجتمع Adreno کوالکام هم برای یک دستگاه به این نازکی، قدرت خوبی داره و از پس کارهای روزمره، پخش ویدیوهای باکیفیت و حتی نرمافزارهای خلاقانه به خوبی برمیاد. اما اگه گیمر هستین، باید همین الان ناامیدتون کنم. سرفیس پرو ۱۱ یک دستگاه گیمینگ نیست. به دلیل مشکلات سازگاری معماری ARM و نرمافزارهای ضدتقلب (anti-cheat)، بسیاری از بازیهای محبوب اصلا اجرا نمیشن و اونهایی هم که از طریق شبیهساز اجرا میشن، معمولا با افت فریم شدید و مشکلات گرافیکی همراهن. پس اگه هدف اصلی شما بازیه، بهتره سراغ گزینههای دیگهای برین.
در نهایت، باید به واحد پردازش عصبی یا NPU این پردازندهها اشاره کنیم. چیپست Qualcomm Hexagon با قدرت پردازشی ۴۵ تریلیون عملیات در ثانیه (TOPS)، سختافزار اصلی برای اجرای قابلیتهای هوش مصنوعی Copilot+ هست. این بخش قراره در آینده نقش مهمی در تجربهی کاربری ویندوز ایفا کنه، هرچند که در حال حاضر، هنوز در ابتدای راهه.
بررسی سیستم عامل تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت
بزرگترین برگ برندهی سرفیس پرو ۱۱ در مقابل رقبایی مثل آیپد پرو، سیستمعاملشه. این دستگاه یک نسخهی کامل و بدون محدودیت از ویندوز ۱۱ پرو رو اجرا میکنه. این یعنی شما به معنای واقعی کلمه یک کامپیوتر شخصی کامل رو در قالب یک تبلت در اختیار دارین. میتونین به راحتی چند پنجره رو کنار هم باز کنین، فایلهاتون رو مثل یک کامپیوتر دسکتاپ مدیریت کنین و (با چند شرط و شروط) تقریبا هر نرمافزاری که دلتون میخواد رو نصب و اجرا کنین. اما اون شرط و شروط دقیقا چیه؟ داستان سازگاری نرمافزار در پلتفرم Windows on ARM، مهمترین و پیچیدهترین بخش این بررسیه. بیاید این داستان رو به سه قسمت تقسیم کنیم: خوب، بد و زشت.
بخش خوب: خبر عالی اینه که اکوسیستم نرمافزارهای بومی ARM64 به سرعت در حال رشده. امروزه بسیاری از نرمافزارهای کلیدی و محبوب مثل گوگل کروم، فایرفاکس، اسپاتیفای، زوم، واتساپ و حتی مجموعهی قدرتمند ادوبی (مثل فتوشاپ و لایتروم) نسخهی بومی ARM دارن. اجرای این نرمافزارها بهترین عملکرد و کمترین مصرف باتری رو به همراه داره و تجربهای روان و بینقص رو ارائه میده.
بخش بد: برای نرمافزارهای قدیمیتر که هنوز نسخهی بومی ARM ندارن، مایکروسافت یک لایهی شبیهساز جدید و قدرتمند به اسم Prism رو توسعه داده که میتونه برنامههای ۳۲ بیتی و ۶۴ بیتی مبتنی بر x86 رو اجرا کنه. برای اکثر نرمافزارهای روزمره و اداری، این شبیهساز عملکرد غافلگیرکنندهای داره و کاربر اصلا متوجه نمیشه که برنامه در حال شبیهسازی شدنه. اما به هر حال، این برنامهها کمی کندتر اجرا میشن و باتری بیشتری مصرف میکنن.
بخش زشت (و جایی که ممکنه به مشکل بخورین): اینجا پاشنهی آشیل پلتفرم ARM مشخص میشه. شبیهساز Prism نمیتونه درایورها رو شبیهسازی کنه. این یعنی هر دستگاه جانبی (مثل پرینتر، اسکنر، کارت صدا، یا دستگاههای USB خاص) که برای کار کردن به نصب درایور اختصاصی نیاز داره، روی سرفیس پرو ۱۱ کار نخواهد کرد، مگر اینکه شرکت سازندهی اون دستگاه، یک درایور مخصوص ARM64 منتشر کرده باشه. این بزرگترین ریسک خرید این دستگاهه. علاوه بر این، برخی نرمافزارهای کلیدی هنوز با این پلتفرم مشکل دارن. معروفترین مثال، کلاینت دسکتاپ گوگل درایوه که در حال حاضر روی این دستگاهها کار نمیکنه (هرچند نسخهی بتا منتشر شده). برخی نرمافزارهای VPN و برنامههای تخصصی سازمانی هم در این دسته قرار میگیرن.
این وضعیت ما رو به یک نتیجهی مهم میرسونه: قبل از خرید سرفیس پرو ۱۱، شما باید یک ممیزی گردش کار انجام بدین. یعنی باید لیستی از تمام نرمافزارها و دستگاههای جانبی که برای کار یا تحصیل بهشون نیاز دارین تهیه کنین و بررسی کنین که آیا نسخهی بومی ARM دارن یا با این پلتفرم سازگار هستن یا نه. اگه کار شما محدود به مرورگر، آفیس و نرمافزارهای معروفیه که نسخهی ARM دارن، این دستگاه برای شما بینقصه. اما اگه یک موزیسین هستین که به کارت صدای خاصی با درایور x86 نیاز داره، یا یک کاربر سازمانی که شرکتش از یک VPN قدیمی استفاده میکنه، سرفیس پرو ۱۱ میتونه برای شما غیرقابل استفاده باشه. این یک توصیهی عملی و حیاتیه که فراتر از لیست سادهی مزایا و معایبه.
و اما تجربهی Copilot+؛ مایکروسافت روی قابلیتهای هوش مصنوعی این دستگاهها مانور زیادی داده. ویژگیهایی مثل Cocreator در نرمافزار Paint که به شما اجازه میده با چند خط و یک دستور متنی، تصاویر خلاقانه بسازین، یا Live Captions که میتونه به صورت زنده صداها رو به زبانهای مختلف ترجمه کنه، جالبن. اما راستش رو بخواین، در حال حاضر بیشتر حس یک سرگرمی یا Gimmick رو دارن تا یک ابزار کاربردی و انقلابی. قابلیت جنجالی Recall هم که قرار بود تاریخچهی تمام کارهای شما رو ثبت کنه، به دلیل نگرانیهای امنیتی شدید، فعلا به تعویق افتاده و این موضوع، شروع کار کامپیوترهای Copilot+ رو کمی خدشهدار کرده. نتیجه اینه که امروز، هوش مصنوعی دلیل اصلی خرید این دستگاه نیست. ستارههای اصلی این نمایش، عملکرد سختافزاری و عمر باتری فوقالعادهی اون هستن.
عملکرد لوازم جانبی Surface Pro 11؛ کیبورد Flex و قلم Slim، عالی اما گران!
یک سرفیس پرو بدون کیبورد و قلم، مثل یک ماشین فرمول یک بدون چرخ میمونه. این لوازم جانبی بخش جداییناپذیر تجربهی کار با این دستگاه هستن و خوشبختانه مایکروسافت امسال با معرفی کیبورد جدید Flex، یک آپگرید اساسی رو ارائه داده.
مهمترین و جذابترین ویژگی کیبورد جدید Flex، قابلیت استفاده به صورت بیسیمه. این کیبورد باتری داخلی خودش رو داره و میتونه از طریق بلوتوث به تبلت وصل بشه و شما میتونین اون رو از دستگاه جدا کنین و در هر حالتی که راحتتر هستین، تایپ کنین. این قابلیت انعطافپذیری فوقالعادهای به شما میده. مایکروسافت ادعا میکنه باتری این کیبورد تا ۴۱ ساعت دوام میاره که عدد قابل توجهیه.
از نظر کیفیت ساخت هم پیشرفتهای خوبی دیده میشه. به لطف استفاده از لایههای فیبر کربن، کیبورد جدید محکمتره و اون حالت خمش یا انعطافپذیری آزاردهندهی کیبوردهای قدیمی رو نداره. کلیدها عمق حرکتی بهتری دارن و تجربهی تایپ رو لذتبخشتر کردن. اما شاید بزرگترین آپگرید، ترکپد باشه. ترکپد جدید بزرگتر شده و از فناوری هپتیک (Haptic) استفاده میکنه، شبیه به چیزی که در مکبوکها دیدیم. این ترکپد فوقالعاده دقیق، روان و پاسخگوئه و استفاده ازش یک جهش بزرگ نسبت به ترکپدهای مکانیکی قدیمیه.
قلم Surface Slim Pen هم مثل همیشه به خوبی با این اکوسیستم یکپارچه شده. این قلم به صورت مغناطیسی در شیار مخصوصی که روی کیبورد تعبیه شده قرار میگیره و به صورت بیسیم شارژ میشه. تجربهی نوشتن و طراحی با این قلم بسیار طبیعی و دقیقه و برای یادداشتبرداری و کارهای خلاقانه عالیه.
تا اینجا همه چیز عالی به نظر میرسه، اما میرسیم به بزرگترین نقطهضعف این لوازم جانبی: قیمت. مایکروسافت این دستگاه رو به عنوان یک تبلت میفروشه و کیبورد رو به صورت جداگانه عرضه میکنه. این یعنی قیمت پایهی ۹۹۹ دلاری سرفیس پرو ۱۱، قیمت یک تبلت تنهاست. اگه بخواین کیبورد Flex رو تهیه کنین، باید حدود ۳۵۰ دلار هزینه کنین و اگه پکیج کیبورد و قلم رو با هم بخواین، این هزینه به ۴۵۰ دلار میرسه.
این موضوع ما رو به مفهوم هزینهی واقعی میرسونه. سرفیس پرو ۱۱ یک لپتاپ ۹۹۹ دلاری نیست. در واقعیت، قیمت تمامشدهی یک پکیج کامل که بتونه جایگزین لپتاپ شما بشه، از حدود ۱۳۵۰ تا ۱۴۵۰ دلار شروع میشه. این قیمت، دستگاه رو مستقیما در برابر اولترابوکهای پریمیوم و مدلهای بالاتر مکبوک ایر قرار میده و مقایسهی ارزش خرید رو بسیار سختتر میکنه. این سیاست قیمتگذاری تهاجمی برای لوازم جانبی، بزرگترین مانع برای موفقیت گستردهی سرفیس پرو ۱۱ و بزرگترین نقطه ضعف اون از نظر ارزشه.
آیا تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت ارزش خرید داره؟
خب، رسیدیم به آخر این بررسی طولانی تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت و وقتشه که به سوال اصلی جواب بدیم. سرفیس پرو ۱۱ بدون شک بهترین سرفیس پرویی است که مایکروسافت تا به امروز ساخته. این دستگاه، تحقق چشماندازی است که مایکروسافت سالها برای آن تلاش کرده: یک دستگاه زیبا، قدرتمند، با عمر باتری فوقالعاده که هم یک تبلت عالی است و هم یک لپتاپ کامل. اما این کمال، با یک برچسب قیمت بسیار سنگین و چند ستاره (*) در کنار بخش سازگاری نرمافزار همراه است.
بیاید نقاط قوت و ضعف رو یک بار دیگه مرور کنیم:
نقاط قوت تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت:
- عمر باتری انقلابی: به لطف معماری ARM، بالاخره یک دستگاه ویندوزی داریم که واقعا یک روز کامل کاری دوام میاره.
- عملکرد و بهینگی: پردازندههای اسنپدراگون X تجربهای سریع، خنک و بیصدا رو فراهم میکنن که با بهترینهای بازار رقابت میکنه.
- نمایشگر فوقالعاده: یک پنل ۱۳ اینچی با رزولوشن بالا و نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتز که با گزینهی OLED، به اوج زیبایی میرسه.
- انعطافپذیری بینظیر: بهترین دستگاه ۲ در ۱ بازار که با کیبورد بیسیم Flex، کاربردیتر از همیشه شده.
نقاط ضعف تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت:
- قیمت بسیار بالا: وقتی هزینهی کیبورد و قلم رو به قیمت پایه اضافه میکنین، با یکی از گرانترین دستگاههای بازار روبرو میشین. (از مدل پایه 90 میلیون به یه تبلت 140 میلیون تومانی!)
- چالشهای سازگاری: مالیات ARM هنوز وجود داره. با اینکه وضعیت خیلی بهتر شده، اما مشکلات سازگاری با برخی درایورها و نرمافزارهای خاص میتونه برای بعضی کاربران کاملا دردسرساز باشه.
پس بالاخره این دستگاه به درد چه کسی میخوره؟
تبلت Surface Pro 11 مایکروسافت رو بخرین اگه:
شما یک دانشجو، یک متخصص همیشه در حرکت، یا یک نویسنده هستین که بیشتر کارهاتون مبتنی بر وب، مجموعهی آفیس و نرمافزارهای معروفیه که نسخهی بومی ARM دارن. اگه عمر باتری و قابلیت حمل براتون در اولویت اوله و حاضرین برای داشتن بهترین سختافزار ۲ در ۱ بازار، هزینهی بالایی پرداخت کنین، سرفیس پرو ۱۱ برای شما ساخته شده.
صبر کنین یا سراغ گزینههای دیگه برین اگه:
شما یک گیمر جدی، یک موزیسین یا متخصص صدا که به سختافزارهای جانبی با درایور خاص وابسته است، یک برنامهنویس با ابزارهای پیچیده، یا یک کاربر سازمانی هستین که به نرمافزارهای قدیمی x86 یا پرینترهای خاص نیاز داره. دردسرهای احتمالی سازگاری و قیمت بسیار بالا، باعث میشه که لپتاپهای با پردازنده اینتل یا مکبوک، گزینههای امنتر و منطقیتری برای شما باشن.
امیدوارم این بررسی جامع به شما کمک کرده باشه تا تصمیم درستی برای خرید بگیرین. سرفیس پرو ۱۱ یک دستگاه فوقالعاده با آیندهای روشنه، اما در حال حاضر، با شرایطی همراهه که اون رو برای همه مناسب نمیکنه. مثل همیشه، انتخاب نهایی با شماست.
آخرین مقالات
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.